مسـیحیان گرچه ادعا می کنند که مبدأ هستی در همه مظاهر عالم تجلی نموده جز آن که در مسـیح، به کمال تجلی ظاهر شده
است، اما کمال تجلی را در « تجسم خدا» فرض می کنند که مفهومی کاملا مادی و شـرك آلود است .انان تفاوت میان
تجلی و تجسم را در نیافته اند، آري خداوند در همه چیز تجلی کرده ولی عین همه اشیا و متحد با آن ها نیست، چنان که عقل
و هوش آدمی در صـنایع و مخترعات او تجلی نموده، اما هیچ گاه کسـی ادعا نمی کند که تلفن و تلگراف و ماشین و هواپیما،
عینا همان عقل و هوش بشرند! ضمنا هر موجودي به اندازه خودش خدا را نشان می دهد و بر او دلالت دارد، نه به اندازه خدا،
که بیرون از اندازه آن هاست، همان گونه که مسـیح هم در حد خود نمایانگر خداست. و لذا در انجیل یوحنا آمده است: « پدر
از من بزرگ تر است»
و در انجیـل مرقس و لوقـا می خوانیم که مسـیح علیه السـلام بـا حالتی اعتراض آمیز به کسـی که او را اسـتاد نیکو می خوانـد،
فرمود: چرا مرا نیکو می خوانی؟ هیچ کس جز خدا نیکو نیست.
پی نوشت :
[1] انجیل یوحنا، 14 : 28
[2] مرقس ،10 :18 / لوقا ،18 :19
:: موضوعات مرتبط:
مسیحیت ,
,
:: برچسبها:
مسیحیت ,
بدعت ,
شریعت ,